صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز | ||
| ||
|
يه بار بچه اي از پدر خسيسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت چی؟ نه هزار ؟ هشت هزارو مي خواي چه کار؟ تو هفت هزار هم زيادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو مي خواي چي کار؟ دوهزار کافيه؟ بيا اين هزار تومنوبگیر. بچه مي شماره می بینه پانصدتومان!!!
ملانصرالدين داشت سخنراني مي کرد که:هرکس چندزن
داشته باشدبه همان تعداد چراغ دربهشت برايش روشن مي شود. ناگهان در ميان جمعيت،زن خودرادیدهول کردوگفت البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش. نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحي : قالب ساز آنلاین ] [ Weblog Themes By : GreenSkin.ir ] |